حسیبحسیب، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

حسیب

ترس از هلی کوپتر

سلام یکی یه دونه مامان امروز  با مامانی  میخواستی بری پارک ،با شنیدن صدایی هلی کوپتر ی که داشت تو اسمون پرواز میکرد، شروع کردی به گریه کردن مامانی رو وسط کوچه  گذاشتی  امدی خونه از اون موقع تا الان شما نه اب میخوری نه بازی میکنی همش میگی مامان هلی کوپتر میاد منو میخوره  میگم نه  مامان جان هلی کوپتر ترس نداره فقط تو اسمون پرواز میکنه کاری به کسی نداره ولی شما ازش میترسی با هم رفتیم داخل حیاط که بهت نشون بدم که هلی کوپتر ترس نداره ولی شما با دیدنش سریع امدی تو خونه شروع کردی به گریه کردن خیلی طول کشید تا اروم شدی الانم گرفتی خوابیدی منم نگرانم نکنه ترس بشه یه عادت ولی خد...
24 آبان 1392

مادرانه

سلام شاه پسر گفت من مادرت هستم که بهشت در دستان من بود.... گفتم چرا الان زیر پای توست؟ .... گفت ان را زمین گذاشتم تا تورا در اغوش بگیرم                                             دوستت دارم تا ابد ...
14 آبان 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسیب می باشد